روزی مجنون از روی سجاده شخصی عبور کرد مرد نماز را شکست وگفت:
مردک!در حال رازو نیاز با خدایم بودم چرا این رشته را بریدی؟
مجنون لبخندی زد وگفت:
من عاشق بنده ای بودم وتورا ندیدم
تو عاشق خدا یودی چطور مرا دیدی؟؟؟
نظرات شما عزیزان:
برچسبـهـ ـا :
روزی مجنون از روی سجاده شخصی عبور کرد مرد نماز را شکست وگفت:
مردک!در حال رازو نیاز با خدایم بودم چرا این رشته را بریدی؟
مجنون لبخندی زد وگفت:
من عاشق بنده ای بودم وتورا ندیدم
تو عاشق خدا یودی چطور مرا دیدی؟؟؟
نظرات شما عزیزان: